چشمانت برای من آوای غریبی است .
وقتی در دورترین لحظه های شهر بی تو قدم میزنم
تا مگر راهی به سوی تو هموار شود برای من .
من دچار غربتم غربت خاکستری با تو بودن .
اینجا چقدر دلگیره و این هوا چقدر تنگه عزیز .
تو را به اندازه همه کسانی که دوست ندارم دوست میدارم تورا به اندازه دوست داشتن همه دوست میدارم...